زندگينامه
ايرج ايزدپناه روز سوم ارديبهشت ماه هزار و سیصد و سی و پنج در شهرستان كرمان متولّد شد و دوران کودکی را در همانجا گذراند و بعد به همراه خانوادهاش به تهران آمد. ايرج از همان كودكي و حتّي قبل از مدرسه، علاقۀ فراوان به اقامۀ نماز و خواندن قرآن داشت و به خاطر علاقه به نماز، همراه پدرش در نمازهای جماعت شركت ميكرد. او در دورۀ تحصیل از شاگردان ممتاز بود. دانشآموز دبیرستان بود که فعالیت سیاسی را آغاز کرد. پس از اخذ دیپلم و شرکت در کنکور، در دانشکدۀ زبان های خارجه مشغول ادامۀ تحصیل شد. مدّت اندکی از حضور او در دانشکدۀ زبان های خارجه گذشته بود که به دلیل فضای حاکم بر دانشکده (که موافق روحیه و طرز فکر او نبود) آنجا را ترک کرد و به انستیتو شیراز منتقل شد. در این هنگام کارهای علمی و فرهنگی خود را نیز گسترش داد و به ترجمۀ مقالات و انتشار آن در مجلۀ دانشمند پرداخت. با توجّه به علاقۀ فراوانش به درس، در سال 1356 و در ایام اوجگیری انقلاب شکوهمند به رهبری امام خمینی (ره) مجدّداً در کنکور شرکت نمود و در رشتۀ فيزيوتراپي دانشگاه علوم پزشكي تهران قبول شد. ایرج در آن زمان تمام وجودش را وقف انقلاب و رهبری کرده بود و از شرکت در تظاهرات هم غفلت نمیکرد. تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید. بعد از پیروزی انقلاب، او جلسات متعدّدی در مسجد محل زندگیشان میگذاشت که زمینۀ حرکت انقلابی بسیاری از مردم در آن محلّه شد. ایرج از قدرت برنامهریزی فوق العادهای برخوردار بود و توانست با تشکیل «کانون فرهنگی آینده سازان» منطقۀ وسیعی را پوشش دهد. از جمله فعالیتهای او میتوان «شرکت فعال در انقلاب فرهنگی و همکاری با جهاد دانشگاهی و جهاد سازندگی، مسؤولیت مقطع راهنمایی آموزش و پرورش منطقه 2 و گزارشگری روزنامه اطّلاعات» را برشمرد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ایرج ایزدپناه به جبهۀ سوسنگرد رفت. او در جبهه از هیچکاری دریغ نمی کرد. تا سال سوم دانشگاه ادامۀ تحصيل داده بود که به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نيز درآمد. چند هفته قبل از شهادت، به دلیل آشنایی به مسائل درمانی، به بیمارستان سپاه در اهواز رفت. در روز شهادت برای رساندن مقداری دارو به سوسنگرد آمده بود و چون شنید عراق قصد حمله دارد، داوطلب شد تا با دیگر همرزمانش به صورت چریکی جلوی حملۀ عراقی ها را بگیرند. با گروهی از رزمندگان به راه افتادند و در منطقۀ «ساریه»، بین سوسنگرد و هویزه، در کنار رود کرخه راه را بر دشمن بستند. دوازده نفر جلوی یک گردان تانک عراق ایستادند. حملۀ عراقی ها شکست خورد و ایزدپناه به همراه یار و برادر همرزمش محمّد حسینخانی در روز هجدهم دی ماه سال 1359 به شهادت رسید.