Mania has a special passion for the source are that it is always challenging demands tide
گلچینی از پیامهای حضرت آیتالله جوادی آملی به دانشجویان
بهار جواني چون بحر آرام نيست، بلكه چنان نهر ناآرام است. اشتياق به مبدأ هستي شیدایی ویژهای دارد كه جزر و مدّ آن هماره هماورد میطلبد و رهايي از سيطرۀ آن بدون اعتصام به قرآن و عترت (علیهمالسلام) ممكن نيست.
آنچه عناصر محوري نجات همگان، مخصوصاً دانشگاهيان عزيز را تأمين میکند، انديشۀ صائب و انگيزۀ صالح است، هرچند مدّعيان طالح، طغوا را در كسوت تقوا و بیبندوباری را در جامۀ آزادي و بيگانگي را در جام يگانگي ارائه مینمایند؛ ليكن فرزانگان جامعه، بهویژه شما، جعفر طرّار را از جعفر طيّار تشخيص میدهید. زيرا تقواپيشگان در پرتو لطف ممتاز خدا از فروغ فرق بين حق و باطل برخوردارند؛ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر از(مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، براى شما وسیلهای جهت جدا ساختن حق از باطل قرار میدهد. (1)
* رسالت رهبران فكري اعم از حوزويان و دانشگاهيان، ايمان به خداوند و سود رساندن به بندگان خدا است
رسالت رهبران فكري اعم از حوزويان و دانشگاهيان در صيانت هویت جامعه از استحاله است و سازوکار آن در پيوندِ منضودْ باخدا به نام ايمانِ جامع و كامل و ارتباط معقولْ با بندگان خدا به نام خدمت بامحبت و محنت بي منّت است.
رسول اكرم اسلام (صلیالله عليه و آله و سلم) چنين فرمود: «خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الْبِرِّ شَيْءٌ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللَّهِ». (2) دو صفت برجسته است كه هيچ كار نيكي برتر از آنها نيست؛ يكي ايمان به خداوند و ديگري سود رساندن به بندگان خدا.
* معرفت انسان، مهمترین اصل در کسب دانش شهودي و علم حصولي است
آنچه مربوط به فضاي دانشجويي است، بايد عنايت شود كه اگر دانش شهودي كه اصل همه دانشهاست، حاصل نشد، حداقل در علم حصولي كوشا و دقيق باشيم و چون ثمرۀ تمام علوم تأمين زندگي سعادتمندانۀ جامعۀ انساني است، مهمترین اصل در اين راستا معرفت انسان است.
* جام جهان نماي انسان همان روح منسوب به خداست
جام جهان نماي انسان همان روح منسوب به خداست؛ «وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي» (3) كه گرايش به كمال او زمينۀ عشق به عبادت خدا را فراهم میسازد و گريز از نقص و نَهْب و غارت او، مايۀ جهاد اصغر و اوسط و اكبر را مهيّا میسازد كه از اين دو بال جذبِ صادق و دفاعِ حق، به تولّي و تبرّي تعبير میشود.
هویت انسان را همان اضافۀ اشراقي او به خداوند تشكيل میدهد كه در قرآن كريم از آن با اضافۀ روح به ياي متكلم ياد شد و چنين آمد: «مِنْ رُوحي»، و تنها جمال و جلال بشر مرهون صيانت همين پيوند تشريفي است و هيچ نيازي به آرايش و پيرايش مادي نيست.
* جواني و دانشجويي از نعمتهای مهم خداوند است که هم میتواند حجاب چهرۀ منعم باشد و هم میتواند آینهدار جمال مُنعم
هر نعمتي كه نصيب انسان میشود، هم میتواند حجاب باشد، هم آیینه. اگر نعمتْ انسانِ متنعّم را به خود مشغول كرد و او را از ياد وليّ نعمت غافل نمود و لذت زودگذر تنعّم مانع تذكّر مُنْعِم شد، در اين حال حجاب خواهد بود، و اگر نعمت، انسانِ متنعّم را در حال بهرهوری از آن، متذكّر ولینعمت نمود و به يادش آورد كه بايد به شكرانۀ اِنعام الهي ازلحاظ عقيده موحّد بود و از جهت عمل، بهرۀ حلال بود در اين حال آينه خواهد بود نه حجاب.
جواني و دانشجويي، هر دو از نعمتهای مهم خداوند است هم میتوانند حجاب چهرۀ منعم يا به تعبير رسا، حجاب ديدۀ متنعّم باشند تا خدا را نبيند و هم میتوانند آینهدار جمال مُنعم باشد تا ولینعمت خود را در مرآتِ شباب و علم ببيند.
* چند گروهی در متنعمان جهان
متنعّمان جهان، بهویژه دانشجويان جوان، چند گروهاند؛ گروهي محجوب جواني و مستور دانشجوییاند و از شهود و ديدار از منعم غافل و از ياد ولینعمت ذاهل اند، چنين گروهي، فقط هنگام رفع حجاب و كنار رفتن پردۀ غفلت، به ياد منعم متذكر میشوند. اینکه هنگام زوال نعمتِ سلامتي و مانند آن، نيايش و تضرّعْ پديد میآید، براي آن است كه با برطرف شدن حجاب، آنچه در زير آن يا در پشت آن مستور بود، مشهور میشود.
گروهي آینهدار جواني و دانشجوییاند تا در اين مرآت، چهرۀ دلپذير مُنْعم را بنگرند و هماره به ياد و نام او به سر برند و اين نعمت را پاس دارند و درراه رضاي او صرف كنند. اين گروه گرچه غافل نيستند، ولي غافلاند نه شاهد؛ اينان عكس مُنْعِم را در آينۀ نعمت مي نگرند و اهل استدلال و فكرند، نه اهل شهود و ذكر. زيرا از مرآت غير از ارائۀ صورت كاري ساخته نيست، لذا نه پشت خود را نشان میدهد و نه خود مُنعم را، بلكه فقط عكس او را ازیکطرف ارائه مینماید.
گروهي جواني و دانشجويي را چون شيشۀ شفاف در برابر ديدگان خود قرار میدهند تا پشت شيشه كه پشتوانۀ نعمت و پشتيبانِ مُتَنعّم است؛ يعني خود مُنْعِم را مشاهده كنند، نه عكس او را. اين گروه صائدِ سامي، اهل بصر و ذكرند كه برتر از اهل نظر و فكر خواهند بود.
چنين متنعّم شاهدي كاملاً مییابد كه خداي سبحان را بیپرده، آينه، شيشه... نمیتوان ديد و اگر خدا بخواهد بدون پردهدر سلسلۀ جبال ستبر تجلّي نمايد، متلاشي میشوند. «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا». (4)
چنين جوانِ خاشع و دانشجوي فاضلي چون به محبوب خود نائل آمد، مي آرمد، زيرا بي تابي و اضطراب و تَجَنُّح به جناح ها و تعلّق به تعيّن ها و تَسَمّي به اسامي گونه گون، در اثر گم كردن مطلوب يا گمشدن در طلب است؛ اگر كسي گوهري را گم كند. با اضطراب بالا و پايين، چپ و راست، جلو و دنبال را مي كاود، ولي با پيدا كردن آن گوهر كمياب، مي آرمد.
تنها اضطراب ها در اثر نديدن و نرسيدن به مطلوب ذاتي است، وگرنه طمأنينه به جاي دلهره و آرامش به جاي تشويش مي نشيند.
پيام قرآن كريم در اين باره چنين است: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ (5) فقط به ياد خدا دل ها آرام مي شود. زيرا او محبوب واقعي و مطلوب حقيقي است.
دانشجويان عزيز، فقط با كسي پيوند اعتقادي برقرار كنيد كه در عين نزاهت از تزمُّن و برائت از تمكّن و قداست از توجّه، در هر زمان و هر مكان و هر جهت حضور دارد. براي تحكيم ارتباط با چنين موجودي، يعني ذات اقدس خداي سبحان، طيران از زمان و زمين و جهت لازم است و چنين پروازي از باز مردارخوار بر نمي آيد.

پاورقی:
(1)- انفال، 29.
(2)- تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص: 35
(3)- حجر، 29.
(4)- اعراف، 143.
(5)- رعد، 28.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی
انتخاب مطلب: ایرجی