نام و نام خانوادگي: مجید برکم تاريخ و محل تولد: 19/02/1342- تهران تاريخ و محل شهادت: 05/05/1367- منطقه شلمچه رشته و سال ورود به دانشگاه: فیزیوتراپی (دانشگاه علوم پزشكي ايران) - 1365 محل مزار: تهران- گلزار شهدا-  بهشت زهرا قطعه 21 ردیف 56 شماره 1

قسمتی از زندگينامه

شهيد مجيد برکم در نوزدهم ارديبشت 1342 در خيابان سينا تهران در خانواده‌اي مذهبي ديده به جهان گشود پدر و مادر هر دو کارمند سازمان حمايتي کودکان بي‌سرپرست بوده و روزهاي زيادي در هفته را بيشتر از موظفي خود کار کرده و شهيد مجيد نيز بارها در دوران كودكي محيط اداره ايشان از فرط خستگي روي صندلي به خواب ميرفت.
شهيد مجيد برکم تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان ذوالفقاري خيابان خرمشهر شروع نمود و هر ساله جزو ممتازترين دانش آموزان بود از زمان شروع تحصيلات همزمان به فراگيري مسائل ديني و آموزش قرآن پرداخت.
هر تابستان جهت قرائت قرآن و فراگيري و کسب فيض در منزل اقوام در شهر مذهبي کاشان به سر مي برد و از اين بابت نيز سرآمد بود و بارها به دريافت جوايزي نائل آمد. شهيد شروع تحصيلات متوسطه را در دبيرستان هدف چهارراه وليعصر در رشته علوم تجربي شروع نمود و با علاقه وافر و اتکاء به نيروي ايمان و بدون مردودي و تجديدي اين دوران را پشت سر نهاد. در زمان اخذ ديپلم شهيد مجيد بركم، دانشگاه ها به جهت انقلاب فرهنگي موقتاً تعطيل بود و دشمن جنگ را بر عليه انقلاب اسلامي شروع نموده بود. لذا داوطلبانه و زودتر از زمان مقرر به سربازي شتافت و پس از طي دوره آموزش در  مشهد باز هم داوطلبانه تقاضاي اعزام به جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل نمود و مدت 21 ماه در منطقه خرمشهر و آبادان خدمت كرد و يکبار نيز مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و از ناحيه پشت زخمي شد.

قسمتی از وصيت نامه شهيد     

سلام و درود به آن مادران و پدران عزيزتر از جانم که شيره جان خود را به بچه‌هاي خود خورانده و آنها را آماده تقديم به پروردگارشان مي نمايند. سلام بر آن مادر مهربان و دلسوز و آن پدر زحمت کش که شب و روز آنها صرف تربيت و پرورش فرزندشان شده و در حالي که آن فرزند در راه خدايش جان خود را داد اکنون آن فرزند گناهکار از پدر و مادرش تقاضايي دارد اي مادر تو از زينب درس آموز که مرگ عزيزترين افراد جهان را به چشم ديد مرگ جد مادريش پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) و مادرش فاطمه(سلام الله عليها) و پدرش علي(عليه السلام) و مرگ دو برادرش که يکي مسموم شد و جگر تکه تکه برادرش را ديد. امام حسن(عليه السلام) و در جلوي چشمش سر برادر ديگرش را بريدند امام حسين(عليه السلام) و سختي زيادي متحمل شد. اي مادر تو نيز از او درس آموز و ناراحت مباش که تو فقط يک فرزندت را داده‌اي سعي کن که در راه خدا آن يک فرزند و مال و جان خودت را هم بدهي، که در راه بد کسي اين کارها را نمي کني.