زندگینامه:
حسن نيشابوري از دوستان دانشجویان دانشكدۀ داروسازي در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل بوده است. پس از شهادت، دوستان او در دانشكدۀ داروسازي، به دليل علاقۀ فراواني كه به شهيد حسن نيشابوري داشتند، نام يكي از تالارهاي دانشكده را به نام او کرده اند تا هميشه ياد و خاطرهاش در دانشگاه باقي بماند.
وصیّتنامۀ شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
با درود بيكران به رهبر عاليقدر مستضعفين جهان، حضرت روح الله الموسوى الخمينى
اَللَّهُمَّ اِنَّكَ اَعْلَمْتَ سَبيلاً مِنْ سُبُلِكَ، جَعَلْتَ فيهِ رِضاكَ، وَ نَدَبْتَ اِلَيْهِ اَوْلِياءَكَ، وَ جَعَلْتَهُ اَشْرَفَ سُبُلِكَ عِنْدَكَ ثَواباً، وَ اَكْرَمَها لَدَيْكَ مَاباً، وَ اَحَبَّها اِلَيْكَ مَسْلَكاً. ثُمَّ اشْتَرَيْتَ فيهِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ، يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْكَ حَقّاً
بار خدایا اين تویى كه ما را راهى نمودى كه خشنودى و رضاى تو در آن است. يارانت را بدان فراخوانده و بهاى آنرا بهترين پاداش و بهترين فرجام قرار دادى و بهترين راهى است كه مىتوان رفت. در اين رهگذر مال و جان مؤمنان را پذيرا شدى تا بهشت برين را به آنان ارزانى دادى؛ آنها را كه در راه خدا ميجنگند و ميكشند و كشته ميشوند و اين است وعده راستين تو.
البتّه كه مرگ بر همه كس واجب است و بايد اين راه را پيمود. اينكه بنده در لباس مقدّس پاسدارى هستم و خود را نيز مسئول ميدانم و آنهم مسئوليت اسلامى كه خود نيز اين راه را قبول كردم چون پىبردم كه راه خدمت به اسلام و مسلمين است و براى دومين بار موفق شدم براى جبهه و آن هم جبهۀ حق عليه باطل، نبرد با كفر جهانى به سركردگى ابر جنايتكار آمريكا و صدّاميان مزدور و نوكران منافقش. اكنون كه بنده راهى جبهه هاى غرب و جنوب هستم تا دينى كه به عهدۀ من است ادا نمايم و اين نه وظيفۀ تنها من بلكه وظيفۀ شرعى تمام آناني است كه در لباس اسلام هستند. چنانچه در راه مبارزه با كفار بعثى به درجۀ شهادت نائل آمدم، پدر و مادرم و همسرم و خواهرم مرا ببخشيد، انشاءالله. و نيز به همسرم صغرا ميرگندمى تبريك و تهنيت عرض مينمايم كه شوهرش را در راه خدا و اسلام و مسلمين نثار كرد و مبادا پس از مرگ من گريه و ضجّه نمایید كه اين جان ناقابل در حفظ نواميس اسلام و شما هيچ قابلى ندارد و پدر و مادرم و خواهرم با همسرم باز هم خوشرفتارى و عدالت را پيشه كنيد چون فرزندتان راهى كه ميخواست پيمود و باز نگران نباشيد كه هر دو فرزندتان حسن و حسين از دار دنيا رفتند. خوب بينديشيد به كجا رفتند بلكه مايه سرافرازى شماست كه دو فرزند داشتيد و آن هم در راه خدا تقديم نموديد؛ و نيز اگر شهادت نصيب من گرديد و جنازهام را بدست آورديد جنازهام را دفن نمایید و نيز طلبى كه از پدرم ميخواستم بخشيدم. ضمناً اگر چنانچه جنازهام را بدست نياورديد، نگران نباشيد.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاته.
ديگر اين كه 5 هزار تومان خمس سهم امام بپردازيد و پنج هزار تومان هم براى خودم خرج نماييد و ديگر نيازى نيست. امضاء 18/3/1361